سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 2 >

بسم الله ... ؟ 

الحمد لله رب العالمین ، ... ؟ ... 

سلام علیکم ، بعد از ظهر شما بخیر ، بعد از ظهر جمعه ! 

آره ! بعداز ظهر جمعه ! ولی ... . 

قبل از ظهر که از خواب بیدار شدم ، تلویزیون داشت سخنرانی برادر حسن رحیم پور ازغدی رو پخش می کرد ، خواستم که برم غسل جمعه بکنم و آماده نماز ظهر جمعه بشم که حرف جناب ازغدی رسید به گفتنش از مجلس و چیزی می خواست بگوید که نشستم و گوش دادم ! 

خب میگم ، برم و بعد نماز إن شاء الله میگم . 

بسم الله ... ؟ 

الحمد لله رب العالمین ، ... ؟ ... 

سلام علیکم ، بعد از ظهر شما بخیر ، بعد از ظهر جمعه ! 

آره ! بعداز ظهر جمعه ! ولی ... . 

قبل از ظهر که از خواب بیدار شدم ، تلویزیون داشت سخنرانی برادر حسن رحیم پور ازغدی رو پخش می کرد ، خواستم که برم غسل جمعه بکنم و آماده نماز ظهر جمعه بشم که حرف جناب ازغدی رسید به گفتنش از مجلس و چیزی می خواست بگوید که نشستم و گوش دادم ! 

خب میگم ، برم و بعد نماز إن شاء الله میگم . 

اونی که بیشتر می خواستم بگم تعبیر : 

جمهوری اسلامی ایشون بود که در یکی از دو دوره ای از مجلس که مد نظرشان بود به زبان آوردن . 

ایشون دو مقطع از مجلس رو در گذشته رو بعنوان مثال گفتن که نماینده های خوبی داشته ، یکی زمان مرحوم کاشانی و مصدق ، و یکیم زمان مرحوم مدرس که همزمانی هم داشته با قضیه ی مطرح شدن جمهوری ، که با مخالفت مرحوم مدرس رو برو شده ، خصوصا ریاست جمهوری رضا پهلوی . 

در اینجا بود که جناب ازغدی گفت : 

ما با جمهوری مخالفتی نداریم . 

خب در حقیقت منم مخالفتی ندارم ! چراکه واقعیتی نداره ؟ 

 با : 

جمهوری اسلامی 

هم بقول ایشون که موافقش بودن نیز . 

خب در حقیقت موافق بودن هم بی نیاز از واقعیت داشتن چیزی نیست . 

حالا بماند دوگانه موافقت و مخالفت ، یا مخالفت و موافقت ! با واقعیتی ! که قضیه اینه ؟ یا مخالفت مثلاً عدم موافقته (پ) و یا بقولی (پ2) وقوع و لاوقوع نداره ؟ 

---------------------------------- 

پاورقی : 

پ : 

بقول مرحوم علامه , در اصول فلسفه و روش رئالیسم . 

پ2 : 

بقول شهید مطهری , در نقدی بر مارکسیسم ، که : آقای خمینی یه حرف خوبی دارند . 

اونم اینکه (مخالفت) که

وقوع و لاوقوع نداره . 


  

سلام علیکم . 

در ادامه بد نیست این نکته رو هم به نقل از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مطهری یادآور بشم که وقتی یه حرفی زده یا نوشته میشه ، آنچه بعدش گفته یا نوشته میشه ادامه ی اون که گفته شده یا نوشته شده هست . 

حالا بقول ایشون می خواد اونچه در ادامه گفته یا نوشته شده یه حرف باشه یا یه کلمه و یا یه عبارت باشه ، و حتی یه کتابم باشه بقولشون . 

خب ، یه چیزم در این رابطه از آثار بدون استثناء خوب ایشون بگم بد نیست ، ایشون در قضیه ی مقایسه ی سید جمال و اقبال گفته که سید فرهنگ اولش اسلامی و اقبال فرهنگ اولش غربیه ، ولی فرهنگ غربی فرهنگ ثانوی سیده . 

البته من برام قابل قبول نیست که فرهنگ غربی در ادامه ی فرهنگ اسلامی باشه ، اینو برا این آوردم که نقش حرف اول رو از نظر ایشون یادآور شده باشم ، که در نوشته ی قبلی بهش پرداختم . 

خب ، حرف این شد که در آغاز یه حرف داریم ، و در ادامه همون حرف ادامه داره . 

مثلاً وقتی در منطق قدیم یا بعبارت دیگه منطق ارسطویی ، اگه در آغاز حرف از سلب یا ایجابه ، در ادامه مثلاً سلب دیگه ایجابی نمی تونه ادامه حرف اول باشه ، همینطور اگه حرف اول ایجابی باشه ، ادامه اش نمی تونه سلبی باشه . 

در منطق جدیدم که گفته شده : 

صفر یک 

هم همینطوره . 

در منطق فازیم که ادعا شده منطق قرآنه ! هم کافیه گفته بشه فازی از چی ؟! 

خب ، حالا حرف اینه که وقتی گفته شد و ادامه هم داره و هنوزم گفته میشه : 

جمهوری اسلامی 

خب حرف اول کدومه ؟ و حرف بعدی آیا ادامه ی اونه ؟ 

یا اینکه مثلاً بقول مقام معظم رهبری ای : 

ج.ا 

دو حرف نیست ، بلکه یه حرف یا یه کلمه هست ؟ که بماند در فرصتی دیگر إن شاء الله و شب بخیر . 

شب چهارشنبه 1403/7/18


  

نکته‌ی ‌آغاز ‌‌بحث : 

الحمد لله رب العالمین فرصتی دست داد که چند وقته نکته ای رو که لازمه منم یادم نره برای ادامه ی بحث بگم ، آخه کارفرمامون این هفته هم دستمزد ما رو بازم عقب انداخت و بقول پیامبر ‌مومن که دو بار از یه سوراخ گزیده نمیشه که مثل هفته ی قبل جمعه رو هم تعطیل نکنیم . 

برا همین بعد گرفتن نون برا صبحونه و بقول پیامبر لقمه ی ستون بدن ، گفتم که بگم تا مسئله نشده . 

مثل چی ؟ مثلاً اونی که مانند من سن و سالشون قد میده یادشون میاد زمان انقلابو که شاه رفت و حرف از : 

حکومت اسلامی 

پارچه نوشته ی راهپیمایم شد ، مثل این روزا ، که تو نوشته ی قبلی گفته شد ، حرف از جمهوری های مختلف غربی و بتبع شرقی راه افتاد که مرحوم رهبر انقلاب در مقابل گفت : 

جمهوری اسلامی ، نه یه کلمه کم و نه یه کلمه زیاد . 

حالا بمونه که قبل از رای گیری شهید مطهری اومد تو تلویزیون و گفت من منظور حضرت امام رو از جمهوری اسلامی نمی‌دونم چیه ؟ 

خدا رحمتش کنه ، آخه تعریفش از جمهوری و جمهوری اسلامی یه حسنش این بود ، روشن باشه برا چی رای گیری میشه ؟ 

شاید پاسخیم به پرسش آخرین نخست وزیر شاهنشاهی در ایران داده باشه که میخواست بدونه آیا مثلاً یه دولتی سر کار بیاد ؟ که خب هست دیگه ! یا مثلاً مثل واتیکان ایتالیا ؟ خلاصه مقصود چیه ؟ 

خب ، یادآوری فقط برا این نبود که بقول شهید مطهری به : 

ظرف و مصرفی 

بنام جمهوری اسلامی رای داده شد و تا الآنم ادامه داره ، برا اینم هست که بعد از تقریبا نیم قرن ، که در نوشته ی قبلی گفته شد زمزمه حرفیست که ظرف همون ظرفه ولی معروف چیه ؟ خودشم مثل فروردین 58 ! مثلاً : 

هرچی امام بگه ! 

چی بگه ؟ مثل قبل ؟ 

مومن دو بار از یه سوراخ گزیده نمیشه . 

راستی یادم رفت بگم دو رکعت نماز صبحتون قبول و یادمون باشه : 

... لله رب ... . 

که گفته میشه علمی نیست ! 

خب ! علمی یعنی چی ؟ هرچی امام بگه !؟ و... بمون برا فرصت دیگه إن شاء الله 

و شاید , شاید جمعه ای دیگر ، بقول امام محمد : 

اگه یکی بود از صمد براش بگم 

خواننده ای گفته : 

سر هر کوچه خدا هست 

ولی گفته که یکی هست ؟ 

من که میگم خودش بکنار ! برا یکی که گفته ! 

قل ... . 

... هو

الله ... .

علمی نیست ؟ 


  

سلام علیکم .

امروز تعطیل بود . 

چرا ؟ 

ادامه ی بحث : 

الان ، بعد نماز مغربم میگم : 

امروز تعطیل بود . 

الان که اربعین شبه ، و فرق می تونه داشته باشه با شب اربعین ، البته می تونه ! اگه کل یوم عاشورا نباشه و شب هم داشته باشه و بعبارت دیگه تعطیلی . 

در خبرا خبر از بازداشت مالک تلگرام بود ، و موجب نگرانی از تعطیلی . البته دادستانی در فرانسه هم گفته که یه پرس و جویی ازش میشه و آزاد میشه . 

من نگران این تعطیلی ها نمیشم ، یعنی نگران از دست دادن آزادی نیستم ، حافظ میگه : 

من از آن روز که در بند توام آزادم 

در خبرا ، منجمله تو تلگرام ، خبر از سکولار شدن ایران هم بود و تحت عناوینی چون دین گریزی ، دین ستیزی ووو . خلاصه بقول معروفش : 

جدای از دین 

بعبارت دیگه دین شب ! که فرق داره با شب دین ، البته اگه شب و روز یا روز و شب داشته باشه و مالکی هم داشته باشه و بازداشتم بشه کردش ! و تعطلیشم بشه کرد رب العالمین رحمن الرحیم رو . 

البته بعد شناساییش ! 

اول الدین معرفته بقول نهج البلاغه 

حتی دین کفر ، بقول قرآن ، لکم دینکم

و لی دین  

 


  

سلام علیکم . 

چرا با سلامی دوباره : 

خب گوشی که باهاش می نوشتم ، روش آب ریخته شده بود و دادم تعمیر و بعدشم دادم به یکی و رفتم یه گوشی دیگه خریدم . 

تو گوشی قبلی رمز های ورودی به اینجا رو ذخیره کرده بودم و تو گوشی جدید رموز رو فراموش کرده بودم ، به مهندس فخری عزیز ، مدیر پارسی بلاگ پیام دادم و قضیه رو گفتم . ایشون رمز جدیدی رو بهم داد و تونستم که خدمت برسم برا عرض ادب و سلامی دوباره . 

مسئله این بود ، گویا هنوزم هست ! این که گفتم بیش اونکه منتظرش بودم طول کشید ! 

خب با جاهایی مثل تلگرام ووو ، و حتی ایرانیشم و جمهوری اسلامیشم ! اینجا دیگه حال و هوای گذشتشو نداره ! 

یادش بخیر ! و گفتم با سلامی دوباره دست بکار بشم ! گویا دنیا و اینجا هم بتبع عوض شده ، خب منم بتبع ؟ یا ... 

شکر کامل : 

مطلبو می خواستم تو محرم و روز علی اصغر قلمی کنم ، خب نشد , که تقدیم بچه های غزه کنم ، ولی ! داستان ، یا سریال قربانیای بی گناه جنگا و درگیریا ادامه داره ! 

تقدیم می کنم بهشون ، هرکجا که هستن و گویا خواهند بود ! خصوصا به هرچه شیرخوارترشون ، که دست پای فرار بمونه ، ولی زبون چی ؟! چی میگن !؟ 

جالبه ؟ نه ؟ که گفته شده و میشه و منم بگم زبون اونا هستم !!؟؟  

خب ، ظهر جمعه گذشت و برم سر اصل مطلب ، و برا خالی نبودن عریضه ، که تو محرم بگم که در مسیر رفتن امام به کوفه ، تو نامه ها و دعوت نامه ها که می رسید ، تو یکیش پرسشی مطرح شده بود به این مضمون که : 

تو اینجا (صمد) رو مثلاً بی نیاز ووو معنا می کنند ، و نظر امام خواسته شده بود . 

اباعبدالله کتبی پاسخ داد : 

چون بشر نمی تونست صمد رو معنی کنه ، خدا معنی کرد : 

... ، لم یلد و لم یولد ، ولم یکن له کفوا احد . 

فعلا به همین بسنده کنم که حرف از سه چیزه , که برا بشر قابل فهمه . 

یا فهم بشر همین سه چیزه ، یلد ، یولد و کفو ، و صمد این سه نیست . 

اینم بگم که این عوض نشده ، در عصر مثلاً تلگرام ووو ، و بتبع ایرانیشم و جمعه

وری اسلامیش . 

 


  

ادامه ی بحث : 

شکر کامل 

إن شاء الله 


  

بسم الله الرحمن الرحیم ، وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ ، ... .

سلام علیکم . 

خب شب که طبق معمول خسته بودم و خوابیدم ، صبح هم که رفتم سر کار ، سر کار بود که خبر رو شنیدم . 

امام علی ثانی علیه السلام با اینکه پاسخی نداد به مختار (پ) ، ولی گفته که اگه حرمله دستگیر و کشته شود شکر کامل بجا میاره ، و وقتیم چنین شد گفت : 

الحمدلله رب العالمین . 

____________________________ 

پینوشت : 

در دوران دانشجویی کتاب درسی واحد تاریخ اسلام ما تاریخ اسلام شهیدی بود . 

در اون اومده بود که مختار همون بود که وقتی آقا امام حسن علیه السلام زخمی بود و به چادر عموی مختار پناه آورده بود ، مختار به عمویش گفت حسن بن علی رو به معاویه تحویل دهیم و جایزه اش رو که معاویه گفته بود بگیریم . 


  

بسم الله الرحمن الرحیم ، وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا (1) وَ ... . 

مشارکت مردم در خوردن : 

امروز هرچند آفتابی نبود ، آفتاب عالم تاب ، و بکی نگی بارونیم بود و نشد بریم سرکار و کاسب بشیم ، ولی فرصتم دست نداد ، آخه ماه رمضان داره به عیدش نزدیک میشه ، عید شرکت دادن دیگران از بقولی قوت غالبی که تو این ماه خوردیم . 

حالا غالب بمونه ، مثلا زولبیا بامیه ای که خورده شده ، ووو بمونه ، چه رسه به مثلا باغی ماقی ووو ، حلال و حرومشم بمونه که خورده شده ! علی ای حال از خورده شده بقولی یه قوتم دیگری رو خوروند . 

نقله یکی به نزدیکی مدینه که رسید ، پیری رو دید که مشغول کار بود ، چون گرسنه بود بهش گفت چیزی برا خوردن داره ؟ گفت اون کیسه رو باز کن و بخور ، کیسه مهر شده بود ، باز کرد ، ولی نتونست بخوره ، پیر بهش گفت برو داخل شهر و سراغ خونه ی حسن بن علی رو بگیر . 

رفت و دید غذا میدن ، اونم رفت و وقتی داشت می خورد لقمه ای هم کنار می‌داشت که ببره ، وقتی خواست بره دم در بهش گفته شد مگه سیر نشدی یا برا یکی اینا رو می‌بری ؟ 

قضیه ی پیر رو و کسیه ی غذاشو گفت ، بهش گفته شد اون پدر منه و کیسه رو هم مهر می کنه که چیزی به تونش نزنیم که نرم بشه . 

حالا بمونه نقل تقسیم یک سوم ، نصف و تمام دارایی آقا امام حسن بن علی علیه السلام بین مردم و شرکت مردم در اموالش . 

خب ، پیشاپیش عیدتون مبارک ، عید فطر ، خوشبحال اونیم که افطاریم دادن در این ماه و دیگران رو هم مشارکت دادن در خوردن . 


  

بسم الله الرحمن الرحیم

عَبَسَ وَتَوَلَّى ، ... . 

سلام علیکم با تسلیت و تبریک . 

تسلیت بمناسبت شهادت آقا امیرالمومنین صلاوة الله و سلامه علیه و از دنیا رفتن خلیفه ی چهارم ، و تبریک بمناسبت امامت آقا امام حسن بن علی علیه السلام و به خلافت رسیدن خلیفه ی پنجم . 

اول اینو بگم که خلیفه ی پنجم آخرین خلیفه بود ، چرا که معاویة بن ابی سفیان به تعهدی که در صلح نامه آمده بود عمل نکرد و فرزندش یزید را بجای خودش گذاشت و کار به کربلا و عاشورا کشید . 

السلام علی الحسین و علی تسعة المعصومین من ذریة الحسین 

خب ، اینم گفتم که خلافت خلیفه ی پنجم مثل هیچکدام از به خلافت رسیدن خلفای قبلی نبود ، حتی به خلافت رسیدن خلیفه ی چهارم ، و گفتم که برا نخستین بار در تاریخ بود و تا امروزم نظیرش اتفاق نیفتاده ، حالا منبعد تکرار خواهد شد آیا ؟ بماند ! قدر مسلم پیش از ظهور امام زمان محقق نخواهد شد و ... . 

البته محقق خواهد شد ، ولو کره الکافرون ، و مونده به مشارکت مردم ! با سرمایه ی عقل ، فکر , ذکر ، قلب ، حس و عضو خدا دادیشون که هیشکی ازش محروم نیست . 

حالا چقدر ؟ 

خب شب قدره و التماس دعا برا بیشتر کردن اندازه مشارکت إن شاءالله . 

بسم الله الرحمن الرحیم ، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ، لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ ، سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ .


  

بسم الله الرحمن الرحیم ، ... . 

... ، إقرأ ... . 

... ، قل ... . 

بسم الله الرحمن الرحیم

وَالنَّجْمِ ... . 

سلام علیکم . 

امروز که سر کار بودیم و افطارم مهمون آقا کریم اهل بیت علیه السلام و همین الان مهمونی تموم شد و فرصت شد که تبریک بگم . 

علاوه بر تولد آقا امام حسن بن علی علیه السلام در این ماه ، یکی هم به امامت رسیدن ایشان هست . 

اونم به روایتی در شب قدر و بتبع نزول قرآن بر ایشان ، بر دومین امام ! که بار اول بر امام اول نازل شده ، یکجا ! 

البته نه بر خلیفه ی پنجم ! که همزمان بوده با امامت ایشان ، که بعد خلیفه چهارم به خلافت رسیدن : 

نه طبق. کتاب خدا و سنت پیامبر و سیره ی شیخین 

که نقلش گذشت . 

والبته که نه به : 

نظر و رای 

خلیفه ی چهارم ! که خلیفه دوم به نظر و رای خلیفه ی اول به خلافت رسید ، و به : 

شورا 

هم گذاشته نشد , مثل بخلافت رسیدن خلیفه ی سوم . 

با مثلا مشارکت مردم هم نبود ، مثل بخلافت رسیدن خلیفه ی چهارم ، بلکه به امامت رسیدنشون بود ، که برا یکبار در تاریخ اتفاق افتاد و ... بماند ! 

چراکه به معاویه سپرده شد و برا خلاف عهد نامه به یزید رسید و ... ! 

خب ! دیر وقته و إن شاءالله صبح هم وقت کاره و بسنده می کنم به این که بعد یادآوری خونه ، دومین کارش فکر یا بقول خودمون اندیشه هست ، حالا سومیش و بعبارت دیگه آخرین کارش یا ختمش چیه ؟ مونه برا فرصت دیگه خدا بخواد . 

ناگفته نمونه که گفتن من یا ما عضو داریم ، یا بقولی حس داریم و حتی قلب یا دل داریم ، بدون یادآوری معنی نداره ، بدون فکرم ذکری معنی نداره ، فکرم همینطور ! بدون اول ما خلق الله ! 

لعنت خدا بر یزید بن معاویة بن ابوسفیان ! 

شب بخیر . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :160
بازدید دیروز :278
کل بازدید : 1346688
کل یاداشته ها : 1762


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ